عکس های تولد طاها کوچولویه مامانی
عزیز نازنینم مامانی تنبل رو ببخش که دیر به دیر وبت رو آپ میکنه
امروز, هم از روز تولدت میگم و هم عکس هات رو هر چند که بازم مثل ساله گذشته کم شد رو برات میزارم(آخه مامانی مشغول پذیرایی و اینجور چیزا میشه و نمیتونه خوب ازت عکس بگیره و هیچ کس هم مامانی نمیشه)
تولد گل پسر شیرین زبون مامان در ٢ روز برگزار شد (عزیزم ٧ شبانه روز هم برات جشن بگیرم بازم کمه)روز اول خانواده بابایی و روز دوم که روز اصلی تولدت بود خانواده مامانی البته این جدا سازی خانواده ها به علت کوچیکیه جا بود
روز ١٢ اردیبهشت
کیک
طاها جون در حال بریدن کیک
واسه فشفشها ذوق می کردی
13 اردیبهشت
کیک اون روز
حمیددایی اینا زود اومده بودن و شما که روز قبلش فهمیدی که روز جشن تولد کادو میارن تا کادوی هاله جون رو دیدی گفتی:تبلود تبلود (تولد) و هل هلکی میگفتی : آچ آچ (به فارسی باز کن)
و تا ابوس رو دیدی کلی ذوق کردی شروع کردی به بازی باهاش
فوت کردن رو خوب یاد گرفته بودی ,تا کیکرو گذاشتم رو میز زود فوت کردی بعدش هم دست زدی وگفتی :هوراااااااااااااااااااااا بابایی دو سه باری روشن کرد ولی مجال ندادی زود فوت کردی
این هم سه ورجک کوچولو
فدای اون زبونت بشم ناز نازی من
تو این دوتا روز کلی کادوی گرفتی که دست همه درد نکنه که خوشحالت کردن و شما هم برای تشکر عکست رو که تو آتلیه انداخته بودیم رو هدیه دادی
سر فرصت از کادو هات برات عکس میگیرم و برات میزارم ,تا یادگاری بمونه
عزیز نازنیم امسال معنای روز تولد رو خوب میفهمیدی کلی کیف میکردی و این دو روز برات اونقدر خوش گذشت و پر خاطره بود که با دیدن فیلم و عکس ها کلی ذوق میکنی
عزیزم ,نازنینم دوست دارم