طاها رضاییطاها رضایی، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

دنیای قشنگ طاها

راه رفتن یا دویدن

پسر عزیزم ,شیطونک من از وقتی شروع به راه رفتن کردی همش میدوی ,تازگیه ها هم از دیوار راست بالا میری .................. عزیزم میتونم با تو بدو بدو کنم ولی نمی تونم از دیوار راست بالا برم این هم از اون عکسهایه شیطون بلایی شاهزاده کوچولویه من ...
13 دی 1390

راه رفتن یا دویدن

پسر عزیزم ,شیطونک من از وقتی شروع به راه رفتن کردی همش میدوی ,تازگیه ها هم از دیوار راست بالا میری .................. عزیزم میتونم با تو بدو بدو کنم ولی نمی تونم از دیوار راست بالا برم این هم از اون عکسهایه شیطون بلایی شاهزاده کوچولویه من ...
13 دی 1390

زندگیه منی پسرم

پسر عزیزم از روز شنبه تراشه های الماس رو برات شروع کردم از لحظه اول پیشرفتت عالی بود و من وبابایی رو خیلی خوشحال کرد ,پسر عزیز م شاهزاده کوچولوی شیطون من برای پیشرفتت برای موفقیتت تمام تلاشمون رو میکونیم تا همیشه پیروز و موفق باشی ,نمی دونم که وقتی این خاطراتت رو می خونی چند سالته و چی کار می کنی ولی این رو بدون که برای موفقیت و سر بلندی تو از هیچ تلاشی کوتاهی نمیکنیم  من وبابایی همیشه دوست داریم ...
11 دی 1390

زندگیه منی پسرم

پسر عزیزم از روز شنبه تراشه های الماس رو برات شروع کردم از لحظه اول پیشرفتت عالی بود و من وبابایی رو خیلی خوشحال کرد ,پسر عزیز م شاهزاده کوچولوی شیطون من برای پیشرفتت برای موفقیتت تمام تلاشمون رو میکونیم تا همیشه پیروز و موفق باشی ,نمی دونم که وقتی این خاطراتت رو می خونی چند سالته و چی کار می کنی ولی این رو بدون که برای موفقیت و سر بلندی تو از هیچ تلاشی کوتاهی نمیکنیم من وبابایی همیشه دوست داریم ...
11 دی 1390

یلدای سال 90

پسر عزیزم یلدای سال 90 برامون پر از شادی بود ,امسال مراسم شب یلدا رو توی 2 شب برگزار کردیم ,البته نفس عمل مهمه که همه کنار هم باشن ودیداری تازه کنن,توی این دوره زمونه همه سرگرم کارای خودشون هستن وکمتر فرصت دارن تا باهم باشن ویک بهانه کوچیک بهترین فرصت برای باهم بودنه این ها هم کادوی شب یلدای شما پسر گلم شب یلدا یعنی روز 4شنبه طرف خانواده پدری بودیم ,خونه پسرخاله آقاجون جمشید ,قبل رفتن شما رو یه نیم ساعتی خوابوندیم تا شب زود خسته نشی ,اونجا که بودیم خیلی بهت خوش گذشت که به روایت تصویر برات میگم اون شب کلی ماشین بازی کردی   این هم هندونه شب یلدا ,از اونجایی که عاشق هندونه هستی  وقتی هندونه رو دیدی بدوبدو اومدی سرا...
10 دی 1390

یلدای سال 90

پسر عزیزم یلدای سال 90 برامون پر از شادی بود ,امسال مراسم شب یلدا رو توی 2 شب برگزار کردیم ,البته نفس عمل مهمه که همه کنار هم باشن ودیداری تازه کنن,توی این دوره زمونه همه سرگرم کارای خودشون هستن وکمتر فرصت دارن تا باهم باشن ویک بهانه کوچیک بهترین فرصت برای باهم بودنه این ها هم کادوی شب یلدای شما پسر گلم شب یلدا یعنی روز 4شنبه طرف خانواده پدری بودیم ,خونه پسرخاله آقاجون جمشید ,قبل رفتن شما رو یه نیم ساعتی خوابوندیم تا شب زود خسته نشی ,اونجا که بودیم خیلی بهت خوش گذشت که به روایت تصویر برات میگم اون شب کلی ماشین بازی کردی این هم هندونه شب یلدا ,از اونجایی که عاشق هندونه هستی وقتی هندونه رو دیدی بدوبدو اومدی سراغش ...
10 دی 1390

یلدا سال قبل

یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت عزیزم امشب شب یلداست شبی که ١ دقیقه از شبهای دیگه طولانی تر این دومین سالی که شب یلدارو با شما جشن میگیریم یلدای سال قبل(١٣٨٩) سال قبل ٥/٧ ماهه بودی وچون مریض بودی اون شب خونه موندیم و من برات یه سفره خوشگل باز کردم هندونه شب یلدای شمارو هم دایی حمید خریده بود و ثمین جون تزیین کرده بود اونا هم پیش ما بودن عکس های سال قبل دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتدارم خییییییییییییییییییییلی زیاییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی...
30 آذر 1390