طاها رضاییطاها رضایی، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

دنیای قشنگ طاها

یلدای سال 90

1390/10/10 9:28
نویسنده : مامان طاها
1,191 بازدید
اشتراک گذاری

پسر عزیزم یلدای سال 90 برامون پر از شادی بود ,امسال مراسم شب یلدا رو توی 2 شب برگزار کردیم ,البته نفس عمل مهمه که همه کنار هم باشن ودیداری تازه کنن,توی این دوره زمونه همه سرگرم کارای خودشون هستن وکمتر فرصت دارن تا باهم باشن ویک بهانه کوچیک بهترین فرصت برای باهم بودنه

این ها هم کادوی شب یلدای شما پسر گلم کادی شب یلدا

شب یلدا یعنی روز 4شنبه طرف خانواده پدری بودیم ,خونه پسرخاله آقاجون جمشید ,قبل رفتن شما رو یه نیم ساعتی خوابوندیم تا شب زود خسته نشی ,اونجا که بودیم خیلی بهت خوش گذشت که به روایت تصویر برات میگم

اون شب کلی ماشین بازی کردی

 طاها جون

این هم هندونه شب یلدا ,از اونجایی که عاشق هندونه هستی  وقتی هندونه رو دیدی بدوبدو اومدی سراغش این هم هندونه شب یلدا

هندونه واقعا شیرین بود وشما هم کلی ذوق کرده بودی و میخواستی زود ازش بخوری

به به هندونه

بابایی و طاها جون در شب یلدا

 اون شب عمو مهدی که الان سربازه بعد 2 ماه اومده بود مرخصی ,با کمال تعجب دیدم که اصلا یادت نرفته بود و خودت رو براش لوس می کردی وبهش (متی) میگفتی دست عمو درد نکنه که اون شب باهات کلی نقاشی کشید

طاها و عمو مهدی

 این هم دوست کوچولوی اون شبت سارا خانم ,تا دیدیش زودی رفتی جلو تا باهش بازی کنی

سارا

 

فردای اون روز یعنی 5شنبه خونه آبا جونی دعوت بودیم برای سری دوم مراسم شب یلدا,خونه آجانجونی کلی نی نی اومده بودن و شما بازهم مثل همیشه خوش گذروندی و بازهم هم مثل همیشه یکجا بند نبودی وحالا به روایت تصویر داریم

اون شب کلی با بچه ها بازی کردی بازی

با عمو اصغر مامانی خیلی گرم گرفته بودی و باهاش بازی میکردی من هم کلی ازت فیلم گرفتم

طاها و عمو اصغر

چون اون شب ما میزبان بودیم نتونستم ازت زیاد عکس بگیرم و برات میگم که خیلی بهت خوش گذشت مخصوصا که تعداد بچه ها زیاد بود و تو بازی همشون شریک میشدی ,هندونه اون شب هم خیلی شیرین بود

از این که همیشه شاد و خوشحال ببینمت خیلی لذت میبرم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

صونا
10 دی 90 14:34
به به.....می بينم که کلی خوش گذرونی کردين و طاها جون هم حسابی کيفش کوک بوده...انشاالله هميشه به شادی و گردش...


ممنون خاله جون