عجب پسر با نمکی
سلام مامانی دوست دارم خیلی زیاد
چند روزی که میخوام یواش یواش آمادت کنم تا از پوشک بگیرمت برای همین هر وقت که میخوام پوشکت رو عوض کنم بهت میگم:مامانی دیگه بزرگ شدی هر وقت جیشت اومد به مامانی باید بگی تا بریم دستشویی واونجا جیش کنی ووووو و از این حرفها
تا اینکه یه روز مامانی مشغول تماشای فیلم بود و طاها جون و بابایی تو اتاق بودن که دیدم طاهایی بدوبدو اومد گفت :جدح دستشوییه( به فارسی :بریم دستشویی )
منم که از تعجب همین جور مونده بودم از دستم گرفتی و مامانی رو کشون کشون بردی ...................
اگه گفین کجا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تو اتاق خواب ............... اونجا چرا؟ میگم
تو اتاق بین دیوار رو پا تختی یه فاصله هست ,دیدم طاها رفت و ایستاد اونجا گفت :جیییییییییش
بعد با انگشت مثل اینکه یه دکمه فشار میده روی دیوار فشار داد گفت :آب توچودو(به فارسی:آب میریزه)و داستاشو شست
مامانی رو بگو از خنده روده بر شده بودم ,آخه شیطون بلا این دیگه چه مدلیه