وقتی طاها جون حوصله اش سر میره
یه روزی از روزا طاها جون حوصله اش سر میره مامانی با خودش میگه :چی کار کنم طاها جون سرگرم بشه یهوی یه فری به ذهنش میاد
اینجا کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جلوی پنجره ,مامانی مبل رو میکشه جلوی پنجره تا طاها جون بیرون رو نگاه کنه اون بیرون بقول طاها عمو کاگر ها مشغول کار ساختمانی هستن کلی ماشین بزرگ و میکسر بود بعد مامانی دید که طاها خیلی راحت همجا رو نمیبینه یع تشک کوچلو و یه بالش رو گذاشت روی شوفاژ تا گل پسرم به راحتی بیرون رو نگاه کنهو اینجوری مامانی هم با خیال راحت به کاراش میرسه
و اینجوری طاها جون خوشحال میشه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی