طاها رضاییطاها رضایی، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره

دنیای قشنگ طاها

طاها پسر یکه خیلی مهون نوازه

1390/10/15 15:50
نویسنده : مامان طاها
971 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب خاله فریبااینا اومده بودن خونه ما از اونجایی که آیلین جون رو دوس داری خیلی ذوق کرده بودی قبل از اینکه خاله اینا برسن من وبابایی تند تند خونه رو مرتب می کردیم وشما هم از اون ور می ریختی

وسط شلوغ کاریهات بهت گفتم مامانی نریز الان آیلین جون نینا میان خونمون رو  نامرتب میبینن ,....... که یهو دیدم بدو بدو رفتی سمت در بیرون و در رو باز کردی میخواستی بری سالن (راهرو )که گرفتمت  وای پسر بلند قد مامان دست به دستگیره در هم رسید ماچبغلت کردم و گفتم کجا ,گفتی : آلین

بعد از رسیدنشون کلی خوشحال شدی و دست آیلین رو میگرفتی میبردی تو اتاقت ,اتاقت شده بود بازار شام, سر سفره هم نه خودت غذا میخوردی و نه میذاشتی آیلین جون بشینه وغذا بخوره ,وهمش دستش رو می گرفتی و میگفتی آللی (آل به فارسی یعنی دست )

آخه من هر وقت دستت رو میگیرم شعر آللی رو برات میخونم و تو پسر باهوشم هم یاد گرفتی و وقتی دست یکی رو میگیری این شعر رو میخونی (اللی هو اللی جلون جده بابام جیله ,بابام من باشماخ آلا بیتای منم بیتای سنون)

موقع رفتن خاله اینا برای جلوگیری از گریه طاها پسر باهوش و تیز  مامانی, ما هم شال وکلاه کردیم تا همراه خاله اینا بریم اونا خونشون ما هم برای شما شیر بخریم ,

اما مامانی کجای کاره.............................طاها جون از بغل خاله کنده نمیشد منهم مجبور شدم تا بابایی ماشین رو از پارکینگ در میاره با شما بشینم تو ماشین خاله اینا و بازهم ای دل غافل تا ماشین بابایی رو دیدی بزور می خواستی بری بغل سیمین جون ,خلاصه با هر زحمتی بود از ماشین پیاده شدیم و سوار ماشین خودمون شدیم

ولی خیلی خوبه که زیاد گیر نمیدی و گریه ات فقط جند لحظه هستش

از شب گذشته برات عکس ندارم چون تا دوربین رو میبینی میخواهیش  و منهم تازه درستش کرئم آخه جا باطریشو شکونده بودی ,یکمی هم تنبلی کردمخجالت

ولی عکس تابستون امسال که توی حیاط آباجونی با آیلین انداخته بودی رو برات میذارم

این هم دوتا گل خوشگل که از همه گلها خوش بوتر و قشنگترنطاها وآیلین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان امیر علی
24 دی 90 23:36
سلام عزیزم خیلی عکسها و بلاگتون رو دوست دارم .لذت می برم مخصوصا از عکسهای خرید ماهی منو به کجاها که نبرد