مهندس کوچولو
اللهی مامان فدای پسر مهندسش بشه ,دیروز بابایی میخواست چای ساز مامان رو درست کنه که پسر مهندسم زودتر از بابای شروع کرد آخه طاهایی مامان عاشق کارهای فنی هستش من هم زود دست به کار شدم و شکار لحظه کردم همچین که ازت عکس مگرفتم و قربون صدقه ات مرفتم یه قیافه جدی می گرفتی و زیر چشمی نگاهم می کردی فدات بشم مرد کوچلویه خونم ,در ضمن کلمه پیچ گوشتی رو هم یاد گرفتی و می گفتی (پیییی گوووو) اینم مهندس کوچلوی مامانی اما امروز یکم حالت خوب نیست و کمی تب داری و بی حوصله هستی البته زود با بابایی بردیمت دکتر و اقای دکتر گفت چیز حادی نیست نمیدونم سرما خوردی یا بازم دندون در میاری آخه شما هر وقت دندون در میاری اینجوری مریض میشی و بی اشتها من ه...
نویسنده :
مامان طاها
19:37